چه خیری بود که نمیدانستیم خیرش در نشدن است تا شدن. همه چیز مثل دومینو راحت کنار هم چیده شد، و همه چیز خیلی راحت تر مثل دومینو خورد بهم و از بین رفت. خیرش در چیدن دومینوها بود. خودش چید و خودش برچید. به جای رویا، کابوسی شروع شد. اصلا مگر کابوسی از این واقعی تر هم میتوانست وجود داشته باشد؟
فقط آمدم تا شهریور تمام نشده بنویسم که نیمه ی اول امسال به تجربه ی سنگینی گذشت. خدایا، نیمه ی دومش را به خیر بگذران که دیگر توان نداریم..
هوام ابری تر از اونه که تو اخبار میبینی...برچسب : نویسنده : sepantaa بازدید : 107